برنج

ترويج كشاورزي مدرن و دامداري صنعتي

برنج

برنج

 

گياه‌شناسي

برنج گياهي است كه داراي ارقام زودرس (طول دورة رشد ۱۳۰ تا ۱۴۵ روز)، متوسط رشد (۱۵۰ تا ۱۶۰ روز) و ارقام ديررس (۱۷۰ تا ۱۸۰ روز) مي‌باشد. براي شناخت بهتر گياه برنج به ذكر قسمت‌هاي مختلف آن از قبيل ريشه، ساقه، برگ و غيره

نمايي از خزانه برنج (توم بجار؛ توم بيجار) در شاليزارهاي خليفه محله شلمان در استان گيلان

ريشه

ريشة برنج سطحي و افشان بوده و حداكثر در عمق ۲۰ تا ۲۵ سانتي‌متري خاك نفوذ مي‌نمايد. در اين گياه بغير از ريشه‌هاي جنيني از محل گره‌ها نيز ريشه بوجود مي‌آيد. هر چقدر رشد برگها بيشتر باشد بر رشد ريشه‌ها هم افزوده شده و در نتيجه مي‌توان گفت كه با افزايش تعداد پنجه‌ها تعداد برگي بيشتر شده و در نتيجه رشد ريشه‌ها نيز زيادتر مي‌گردد.

در زمان بازشدن گلها و به خوشه رفتن برنج رشد ريشه حداكثر مقدار خود را دارد.

ساقه

برنج ساقه بلند آمريكا

ساقة برنج بندبند و تو خالي بوده و در فواصل مختلف ساقه جداره‌هاي سختي قرار دارد كه در آن قسمت‌ها ساقه توپر مي‌باشد و گره نام دارد. فاصلة بين دو گره را ميان گره مي‌نامند. بين سلول‌هاي ساقه فضايي بين سلولي زيادي وجود دارد كه باعث مي‌شود قسمتي ازاكسيژن مورد نياز ريشه از طريق منافذ تامين شود. برگهاي اين گياه كشيده و داراي رگبرگهاي موازي بوده و بدون دمبرگ است و قاعدة برگ پهنتر از ساير نقاط آن مي‌باشد؛ و قسمتي از ساقه گياه يا تمام محيط آنرا احاطه كرده كه آنرا غلاف يا نيام مي‌نامند. در قاعده برگ در طرفين غلاف دو صفحة كوچك يا بزرگ بنام گوشوارك (Stipule) وجود دارد. همچنين در محل اتصال غلاف به ساقه زائدهٔ كوچكي بنام زبانك (Liyule) وجود دارد. همچنين تعداد گره‌ها در اين گياه از ۱۰ تا ۲۰ عدد تغيير مي‌يابد. در مقادير مساوي شاخص سطح برگ (LAI) بوته‌هاي داراي ساقة بلند از نور بهتر مي‌توانند استفاده نمايند ولي به آساني ورس مي‌نمايند. ارتفاع بوته‌هاي برنج در ارقام مختلف از ۵۰ تا ۱۵۰ سانتي‌متر و گاهي اوقات تا ۲۰۰ سانتي‌متر تغيير مي‌يابد.

برگ

برگهاي اين گياه متناوب بوده و در دو جانب متقابل ساقه قرار دارند. تعداد برگها در ارقام مختلف برنج متفاوت بوده، در ارقام زودرس ۱۴ تا ۱۵ برگ، در ارقام متوسط‌رس ۱۶ تا ۱۷ برگ و در ارقام ديررس تعداد برگها ۱۸ تا ۱۹ برگ بر روي هر ساقه مي‌باشد. افزايش دماي هواي پيراموني در زياد شدن سطح برگ اثر تعيين كننده‌اي داشته و موجب بيشتر شدن تعداد برگها مي‌گردد. در مقادير مساوي شاخص سطح برگ (LAI) بوته‌هايي كه برگهاي كوچك و زيادتر دارند از بوته‌هايي كه برگهاي بزرگ و اندك دارند بهترند.

پنجه‌زني

پنجه‌ها به جوانه‌هاي اوليه گفته مي‌شوند كه در صورت مساعد بودن شرايط آب و هوايي تبديل به ساقه مي‌شوند. از مرحله ۴ تا ۵ برگي شدن گياه پنجه‌زني آغاز مي‌گردد. پنجه‌ها در مراحل اوليه رشد براي تأمين مواد غذايي خود از ساقة اصلي استفاده مي‌كنند و اين عمل تا ظهور حداقل ۳ برگ و ۴ ريشه ادامه مي‌يابدموقعي كه نشاءها از خزانه به زمين اصلي منتقل شدند پنجه‌زني شروع شده و تا يكماه بعد نيز ادامه مي‌يابد. پس از پايان يكماه رشد پنجه‌ها به حداكثر خود رسيده و پس از آن از تعداد آنها كاسته خواهد شد. شرايط اقليمي بويژه آب و هوا در رشد پنجه‌ها بسيار مهم و مؤثر مي‌باشد. قدرت توليد پنجه در برنج خيلي زياد بوده بطوري كه هر بوته برنج معمولاً ۴ تا ۵ پنجه توليد مي‌نمايد.

ساختمان گل آذين

گل آذين در برنج بصورت پانيكول بوده و فرق آن با گل آذين خوشه در اين است كه در پانيكول هر خوشه‎چه داراي دم باريك و بلندي مي‌باشد و به همين دليل به آن خوشه خوشه هم گفته مي‌شودپانيكول در ارقام مختلف برنج به شكلي فشرده، باز و يا نيمه‌باز است. البته از نقطه نظر اصلاحگران نباتات در توليد هيبريد و اريته‌هايي كه گل آنها بيشتر باز باشد بهترند زيرا مقدار دگرگشني و در نتيجه توليد بذر آنها بيشتر است. پانيكول برنج در انتهاي ساقه وجود داشته و داراي شاخه‌هاي فرعي با محورهاي ثانوي مي‌باشد. خوشچه‌ها روي دو گل كوتاه بوجود مي‌آيند كه نوك آن روي گلوم‌هاي نازا (لماي عقيم) توسعه يافته‌است و به چند وجهي كنگره‌دار تبديل مي‌شوند؛ بنابراين نوك فنجاني شكل و متورم مشابه يك زوج گلوم حقيقي است و به آن گلوم حقيقي گفته مي‌شود. هر خوشچه داراي محور كوچكي بنام محور سنبله‌است كه روي آن يك گل در محور برگك پانويه كه گلوم‌هاي نازا نام دارد تشكيل مي‌شود. گل‌دهي در برنج از نوك گل آذين شروع شده و به سمت پايين ادامه مي‌يابد. در موقع ظهور خوشه نياز ريشه به مواد غذايي بويژه ازت، فسفر و پتاس زياد است.

ساختمان گِل در برنج

گل آذين در برنج بصورت خوشه‌اي بوده و داراي انشعابات فرعي مي‌باشد و حاوي سنبلچه‌هاي تك گلچه‌اي است. برنج بر خلاف ساير غلات كه ۳ تا ۴ پرچم دارند داراي ۶ پرچم است. نافه كوتاه و بساك‌ها بصورت دوخانه‌اي و داراي يك مادگي بوده كه حاوي يك تخمدان مي‌باشد. كلاله دو شاخه و پردار است. مادگي داراي تخمدان يك برچه‌اي مي‌باشد. برگك فوقاني يا گلوم گل دهندة لما (گلومل يا پوشينه سنبله كه ريشك روي آن مي‌رود) و پالئا (گلومل يا پوشينة گياهان گرامينه كه فاقد ريشك است)، همراه با گل در برگرفته شده يك گل را تشكيل مي‌دهند. در اطراف هر گل دو برگ بنام پوشينه (Glumelle) وجود دارد كه يكي لما (Lemma) و ديگري پالئا (Palea) ناميده مي‌شود. همچنين در انتهاي هر سنبله دو برگك بنام پوشه (Glume) وجود دارد. در برنج گلوم‌ها خيلي كوچك بوده و حتي ممكن است گاهي اوقات حذف شده باشند. طول گلوم‌هاي خارجي ۴/۱ لما و پالئا و در بعضي از واريته‌ها هم اندازة لما و پالئا است. عموماً لما داراي ريشك و پالئا فاقد ريشك مي‌باشد. ۷ تا ۹ روز بعد از گل دادن لايه آلرون از تغيير شكل لاية خارجي بافت آندوسيرم بوجود مي‌آيد.

گرده افشاني و لقاح

عكسي از خوشه‌هاي برنج، آماده برداشت در شاليزارهاي استان مازندران

برنج گياهي است خود گشن و بين صفر تا ۳ درصد دگرگشني دارد. گرده افشاني تقريباً هم‌زمان با بازشدن گلها در شرايط طبيعي روي مي‌دهد. دماي مطلوب براي گرده افشاني در حدود ۳۱ تا ۳۲ درجه سانتي‌گراد است. در دماي پايين‌تر از ۱۰ تا ۱۳ درجه‌سانتي‌گراد و همچنين بالاتر از ۶۰ درجه سانتي‌گراد گرده‌افشاني متوقف مي‌گردد. خشكي و دماي پايين مي‌تواند روي گرده افشاني اثر منفي داشته باشد. حداقل دما براي انجام عمل لقاح ۱۵ درجه سانتي‌گراد مي‌باشد. زمان بازشدن گلها ۸ صبح الي ۲ بعدازظهر بوده و گلهاي گل آذين در بين يك دورة ۷ تا ۱۰ روزه باز مي‌شوند و اكثر آنها ۲ تا ۴ روز پس از خروج گل آذين از غلاف برگ اين كار را انجام مي‌دهند.

انواع جهاني برنج

  • گونهٔ جاوه‌اي
  • گونهٔ ژاپني
  • گونهٔ هندي

برنج ايراني

از گونهٔ ايراني مي‌توان به گرده. دابو. طارم، چرام۱، چرام۲. صدري (شامل انواع دم سياه، دم زرد و دم سرخ)، بينام، علي-كاظمي، چمپا و... اشاره كرد از تيپهاي اصلاح نژاد شده و پرمحصول مي‌توان از سفيدرود و خزر نام برد. برخي از ارقام برنج در منطقه شمال ايران، بطور مشخص استان گيلان، شامل ارقام اينديكايي چون غريب، هاشمي، حسني و گرده مي‌باشند كه بنظر مي‌رسند در نتيجه انتخاب سنتي توسط كشاورزان (و احتمالاً در ادامه تعدادي نيز در پي انتخاب توسط محققين) هر يك در نواحي جلگه‌اي و دره‌اي استان گيلان به ترتيب شاليزارهاي مناطق اطراف شهرستان‌هاي صومعه سرا، فومن، تالش، و طارم به مرور زمان حاصل شده‌اند.[۳] البته يك نوع برنج در منطقه سيروان ايلام طي سالهاي طولانيست كه كشت مي‌شود به نام برنج عنبربو كه بسيار خوش عطرو مزه مي‌باشد ولي چون به نسبت وسعت آن منطقه كشت مي‌شود به فروش انبوه نرسيده است اما اين چند سالي است كه به كردستان عراق وتهران نيز صادر مي‌شود.

ميزان كشت برنج در ايران

استان مازندران رتبه اول(۹۳۸۷۳۲٫۱۹) و استان گيلان (۷۴۱۲۴۱٫۹)، استان گلستان (۲۲۹۴۵۴٫۹۹)، استان فارس (۲۲۶۲۹۶٫۷۲)و خوزستان(۲۱۹۸۰۹٫۱۵)وپارس آباد (دشت مغان) در رتبه‌هاي بعدي از نظر ميزان توليد قرار دارند. در سال ۱۳۸۵، ۶۲۰٫۰۰۰ هكتار سطح زير كشت برنج بوده و ۲۶۱۲۱۷۴٫۳۴ تن شلتوك برنج توليد شده‌است.

در استان گيلان برنج مرغوب و در استانهاي ديگر برنج پرمحصول كاشت مي‌شود. در پارس‌آباد مغان بيشتر ارقام باكيفيت از لحاظ غني بودن عناصر غذايي (آهن، روي، كلسيم و...)به علت گرم سير بودن منطقه نسبت به ساير مناطق كشور از رتبه خاصي برخوردار است. همچنين برنج بومي لنجان نيز از جمله برنج‌هاي معطر است كه به نام برنج لنجان معروف بوده و در استان اصفهان مي‌توان يافت.

مكان نگه‌داري برنج در ايران

اگر برنج روي دست كشاورزان مانده‌باشد، ممكن‌است باعث انبار كردن آنها شود بطوريكه حتي برنج‌ها را در فضاي باز نگه مي‌دارند و فقط يك پلاستيك بر رويش مي‌كشند.[۴] روستاييان گيلان و مازندران براي نگه‌داري و انبار كردن ساقه‌هاي شالي از كندوج استفاده مي‌كنند. در منطقه مغان برنج سفيد كه بيشتر از نوع رقم هاشمي هست را در كيسه‌هاي ۵۰ كيلويي در انبارها و شلتوك (جو) را روي چهارپاهاي فلزي در بيرون از انبار قرار داده و مي‌پوشانند تا از گزند موشهاي انبار در امان باشد

ويژگي‌هاي تيپ‌هاي بومي برنج

تيپ‌هاي بومي متعدد برنج نسبت به هريك از گونه‌هاي بومي ژاپني، جاوايي و هندي تمايز بيش تري يافته‌اند. عوامل هم القاء كنندگي تمايزيابي گونه‌هاي بومي و تيپ‌هاي بومي بايستي وابسته به عوامل محيطي زيستگاه‌هاي گياهي شان باشد. تفاوت حساسيت نوري و حرارتي در گل دهي، مقاومت به كم آبي در رشد، مقاومت به مقدار زياد كود و نمك‌هاي محيط كشت، مقاومت به تحمل غرقابي، مقاومت به درجه حرارت بالا و پايين و غيره در گونه‌هاي بومي مشخص شده‌اند. به علاوه، ويژگي ريخت شناختي ابعاد و اندازه دانه به عنوان يك شاخص موثق اوليه گونه‌هاي بومي در نظر گرفته مي‌شوند. تمايزات چنين ويژگي‌هايي را در ميان شش تيپ بومي ذكر شده مي‌توان شناخت. درحال حاضر، اگر چه يك محقق اعلام كرده‌است كه اين شاخص هميشه براي طبقه‌بندي سه گونه بومي كافي نيست.

ابعاد دانه برنج و اندازه آن

به طور كلي، يكي از تفاوت‌هاي برجسته كولتيوارهاي هندي، جاوايي و ژاپني، شكل دانه‌است. با پيگيري گزارش كاتو (۱۹۳۰) در باره شكل دانه در هندي و ژاپني، ماتسو سه گونه دانه: ۱) كوتاه، ۲) بزرگ و ۳) بلند را تأييد كرد. اين سه گونه دانه به ترتيب به صورت ژاپني، جاوه‌ايي و هندي نشان داده شدند. بيش‌تر، دانهٔ برنج هندي، باريك و جاوايي بزرگ هستند و دانهٔ برنج ژاپني داراي دانهٔ كوچك و كوتاه با مقطع عرضي گرد است. بيش تر كولتيوارهاي هند، هندوچين، چين جنوبي، تايوان و فيليپين از هندي اند (تيپ C). تعداد زيادي از كولتيوارهاي جاوا، چين شمالي و غربي، اروپا، آمريكا و بيش تر برنج ديم ژاپني متعلق به جاوايي (تيپ B) است. برنج آبي ژاپن و كولتيوارهاي منچوري خيلي شبيه ژاپني اند (تيپ A). وتب و آكي هاما شكل دانه‌هاي برنج باستاني كه در برمه، تايلند و كلمبيا كشت شده بود، بررسي كردند. آن‌ها وجود كولتيوارهاي اوليه را در دامنه كوه‌هاي هيماليا كه به هندي و ژاپني تمايز نيافتند، پيشنهاد كردند. آن‌ها به منشأ برنج زراعي نيز مي‌انديشيد همان طور كه در بالا اشاره گرديد، در نوع بومي هندي كولتيوارهاي دانه كوتاه مانند بورو تأييد شده‌است. يك تئوري وجود دارد كه تمايز يابي اختصاصي شكل دانه را در انواع بومي برنج آسيايي نشان مي‌دهد كه ممكن است در نتيجه پاسخ به اختلاف درجه حرارت در آن‌ها باشد.

برداشت مكانيزه شالي در خليفه محله شلمان -استان گيلان

شرايط مناسب براي كشت برنج

دما: ميانگين دماي مورد نياز برنج هنگام رشد بايد بين ۲۰ تا ۳۷ درجه سانتيگراد باشد. پايين بودن دما در اوايل فصل زراعي يا آبياري مزرعه با آب سرد سبب مي‌شود كه زمان رسيدن دانه‌ها به تأخير افتد. بالا بودن دما هم موجب كاهش تعداد سنبلچه‌هاي بارور و وزن دانه‌ها مي‌شود.

نور: نور هم يكي از عوامل مؤثر در رشد گياه است. شدت نور در اوايل فصل زراعي شايد عامل محدود كننده‌اي براي رشد برنج به حساب آيد. اما با نزديك شدن به پايان فصل زراعي، بويژه موقع تشكيل خوشه، رقابت براي جذب نور بين بوته‌ها افزايش مي‌يابد.

رطوبت: مناسب‌ترين ميزان رطوبت براي گلدهي گياه برنج، ۷۰ تا ۸۰ درصد است. رطوبت كمتر از ۴۰ درصد، عامل بازدارنده‌اي براي گلدهي گياه به شمار مي‌رود. وزش باد و ريزش باران و تگرگ، در زمان گلدهي زيانبار است. همچنين بارندگي موقع برداشت محصول هم عمليات مربوط به خشك شدن محصول را به تأخير مي‌اندازد. برنج، كلاً گياه آب دوستي به شمار مي‌رود، ولي آبزي نيست. چون ريشه گياهان آبزي قادر نيست كه تارهاي كشنده و ريشه‌هاي فرعي توليد كند. در حالي كه ريشه برنج هم تار كشنده و هم ريشه فرعي دارد.

آب: آب مورد نياز برنج از ساير غلات بيشتر است. هشتاد درصد آب مورد نياز محصول برنج توليد شده در جهان بويژه در نقاط استوايي، از آب باران تأمين مي‌گردد. ۲۰ درصد باقي‌مانده را از آب رودخانه و آب چاه تأمين مي‌نمايند. نتايج بدست آمده نشان داده كه اگر دماي آب كمتر از ۱۹ درجه سانتيگراد باشد، زمان رسيدن دانه به تأخير مي‌افتد. اگر هم از ۳۰ درجه بيشتر باشد، گسترش ريشه و ميزان عملكرد گياه برنج به دليل محدود بودن اكسيژن موجود در آب، كم مي‌شود و بازدهي گياه كاهش مي‌يابد.

خاك: برنج در خاكهاي مختلف، از فقير تا غني كه تنها آب مورد نياز گياه تأمين باشد به عمل مي‌آيد. البته مقدار آب مصرفي در خاكهاي سبك بيش از خاكهاي سنگين است. مناسب‌ترين خاك براي كشت برنج، خاك رسي با لايه غيرقابل نفوذ در عمق ۵۰ تا ۱۵۰ سانتيمتري و همراه با مقدار زيادي مواد آلي است. برنج اصولاً نسبت به شوري خاك و شوري آب مقاوم است. در صورتي كه آب كافي براي شستشوي نمك خاك وجود داشته باشد، مي‌توان از برنج براي اصلاح خاكهاي شور استفاده نمود.

ادوات نشاكار

نشاكارهاي صيفي جات ماشين آلات و يا ادواتي هستند كه نشاء گياهان را بصورت مكانيزه (اتوماتيك يا نيمه اتوماتيك) به زمين منتقل مي‌كنند. دقت بالاي كاشت نشاءها چه در عمق و چه در فواصل بين رديف‌ها وهمچنين سرعت انتقال آنها به خاك سبب افزايش عملكرد و نيز كاهش چشمگير هزينه‌هاي كارگري مي‌گردد. يكي از پارامترهاي مهم در انتخاب نشاكارها (نشاكارهاي چند رديفه) فواصل بين رديف‌ها مي‌باشد. بطوري كه دستيابي به حداقل فاصله بين رديف‌ها همواره به عنوان يكي از محدوديت‌هاي توليد مطرح مي‌باشد. پارامتر دوم راندمان دسستگاه و يا تعداد نشاهاي كاشته شده در هر ساعت مي‌باشد. در نشاكارهاي داراي موزع گردان، تعداد فنجان‌ها و يا حفره‌هاي روي موزع اهميت بسياري در سرعت كار دستگاه دارد. بطوري كه موزع‌هايي كه داراي شش يا هشت حفره مي‌باشند، علاوه بر سرعت كمتر نسبت به موزع‌هاي دوازده تايي، گاهي در مواردي كه فواصل كم كاشت روي رديف (حدود ۳۰ الي ۴۰ سانتيمتر) مورد نياز مي‌باشد، سبب اختلال در حركت تراكتور مي‌گردند بطوري كه تركتور مدام مي‌بايست در حالت نيم كلاچ حركت كند تا سرعت حركت دستگاه و به تبع آن سرعت چرخش موزع كاهش يافته و اپراتور دستگاه نشاكار فرصت انداختن نشاها را در داخل فنجان‌ها داشته باشد. پارامتر ديگر، جهت حركت نشاكار مي‌باشد. نشاكارهايي كه خلاف جهت حركت تراكتور، حركت مي‌كنند، امكان رويت مزرعه و چگونگي كاشت را به اپراتور مي‌دهند تا در صورت لزوم تغييرات لازم را در تنظيمات نشاكار اعمال نمايد.[نيازمند منبع]

بازتاب اثر درجه حرارت نسبت به رشد

بازتاب حرارتي كولتيوارهاي گرمسيري، مانند: جوانه زني بذر، پنجه دهي، رشد نشاء، مدت زمان رشد و طول ساقه، به طوري كه تا كنون شناخته شده‌است، نسبت به كولتيوارهاي مناطق معتدل تفاوت بسياري دارند. به هرحال، روابط بين تيپ‌هاي بومي و بازتاب درجه حرارت در رشد، روظرفيت پنجه دهي در شش تيپ بومي كولتيوارهاي هندي و ژاپني در تركيبات مختلف نور و درجه حرارت در اتاقك‌هاي رشد كاملاً كنترل شده، مورد مطالعه قرار گرفت. كاكي زاكي، پيشنهاد كرد كه در شدت نور پايين و در درجه حرارت پايين بدون توجه به تيپ بومي، ميزان پنجه دهي در درجه حرارت پايين بيش تر ازبروز زردي پهنك برگ در درجه حرارت پايين (۱۵ درجه سانتي گراد) در ميان شش تيپ بومي آسيايي، اوس، تجره، بولو، و كولتيوارهاي ژاپني آزمايش شد. اوس و تجره زردي شديدي پيدا كردند. ژاپني و بولو، به ويژه ژاپني در درجه حرارت پائين تحمل بيش تري نسبت به زردي را نشان داد. بورو تيپ متوسط بين بولو و اوس يا تجره بود.

برنج در طب سنتي ايران

در طبيعت آن اختلاف نظر وجود داشته بعضي آن را گرم و بعضي سرد و بعضي معتدل ميدانند ولي در درجه دوم خشك بودن آن اتفاق نظر وجود دارد و بعضي مركب القوي دانسته‌اند زيرا اگر در آب بجوشد و آبكش كنند و چلو بپزند، جرم آن درجه اول سرد و آب آن اول گرم مي‌باشد.

توليد كننده خلط صالح و خواب‌هاي خوب بوده، در درمان پيچش شكم و زخم روده، اسهال خوني، اختناق رحم، امراض كليه و مثانه نافع است. خوردن برنج با شير و شكر كثيرالغذا بوده و محرك نيروي جنسي و چاق كننده مي‌باشد. خوردن آن با دوغ تازه و سماق، تسكين دهنده حرارت و تشنگي و درمان اسهال صفراوي است. غلامرضاكردافشاري، حوريه محمدي كناري و سيدسعيد اسماعيلي. كتاب تغذيه در طب ايراني، اسلامي. نسل نيكان، ۱۳۹۲.[۵] برنج پخته در اشخاص حرارتي توليد حرارت و در رطوبتي‌ها ايجاد رطوبت مي‌كند، به همين دليل اغلب پزشكان د هنگام بيماري خوردن آن را منع كرده‌اند، ولي در زمان سلامتي آن را كاملاً تجويز مي‌كنند، چون باعث طول عمر و صحت مزاج است. چلتوك برنج داراي مقدار زيادي ويتامين B مي‌باشد.

برنج سفيد از ساير انواع آن بهتر و غذائيت آن بيشتر است. برنج داراي حالت جمع‌كنندگي و يبوست آور است و به تنهائي خاصيت غذائي كمي دارد. براي مبتلايان به فشار خون مفيد است.

براي پيچش شكم، اسهال، بيماري كبدي، برنج پخته مفيد است، و مولد مني است، بخ خصوص تركيب شير بز با برنج در غذاي شير برنج مفيد مي‌باشد.

هرگاه با دوغ تازه يا ماست و يا سماق خورده شود، انواع اسهال صفراوي و التهابات و حرارت معده را از هر نوع عطش، استفراغ را نيز برطرف مي‌كند، به خصوص شير برنج تهيه شده از شير بز براي اسهال مفيد است، حتي اسهالي كه همراه شكم پيچه باشد.

براي درد دور ناف يا به قولي ناف افتادگي، پلوئي كه با پيه پشت بز چرب شده باشد، يا در صورت عدم وجود با روغن حيواني بسيار مفيد است.

خوردن برنج پخته باعث ديدن خوابهاي خوب مي‌شود، به شرط آنكه در خوردن آن زياده روي نشود.

خوردن آب برنج پخته مخلوط با شير ضمن نرم كردن سينه هرگاه به مدت ۱۰ روز ادامه يابد، مني را زياد مي‌كند، و قوه باء را تقويت مي‌بخشد. بهتر است آب برنج با شير به نسبت مساوي مخلوط گردد. خوردن شير برنج نيز براي ازدياد مني مفيد است.

تنقيه آب برنج پخته جهت زخم روده و معده نافع است.

ضماد برنج با پيه جهت گشودن دمل مفيد است؛ و در ضمن براي جلا دادن جواهر نيز استفاده مي‌شود.

پاشيدن پودر خاك برنج بر روي زخمهاي تازه مفيد است.

نوشيدن سوپي از آرد برنج با پيه كبد بز جهت اسهال شديد و بيماريهاي حاصله از آن و زخم روده بسيار موثر است.

آب برنج چلتوك ساقط كننده جنين است.

براي خونريزي دماغ، به بيني كشيدن پودر و گردي كه در موقع برنج كوبي بدست مي‌آيد، مفيد است.

برخي آش تهيه شده از پوسته برنج كه كاملاً سرند نكرده باشند، را براي تقويت دهي رشد مو مفيد مي‌دانند.

زيانهاي برنج: برنج براي اشخاصي كه دچار قلنج يا مستهد قولنج هستند، خوب نيست.

پوسته كاملاً سرند نكرده برنج را برخي افراد مسموم كننده و بخي ديگر عامل سردرد دانسته‌اند.

تا كنون نظري ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در رویا بلاگ ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.